- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیهالسلام ( آغاز ماه مُحرّم )
هر کس که روی عشق تو محکم حساب کرد درد جهـان غـمزده را کـم حساب کرد خوشبخت آنکه خـرج عـزاخانۀ تو را بر خـرج زندگـیـش مقـدم حساب کرد سعی و طواف دور ضریح تو را خدا بالاتـرین عـبـادت عـالـم حـسـاب کرد اشکی که با شنـیدن نامت چـکـیده شد آن را قـبـول تــوبـۀ آدم حـسـاب کـرد انـدازۀ پـر مـگـسی اشـک روضـه را در پای بـنده قـدر مـسـلّـم حـساب کرد رد شـد اجـر نـافـلـه از غــفـلـتـم ولـی آهی که پای روضه کشیدم حساب کرد از من گذشت فرصت یک شب هزار ماه قـدر مرا به مـاه مـحـرم حـسـاب کرد مـوی ســفــیـد و دیــدۀ بــارانـی مــرا هر کس که دید قوت مرا غم حساب کرد
: امتیاز
|
مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام ( مناجات اول جلسه)
ای که عشقت شعلهور در جانِ ما، جانم حسین از ازل مهرِ تو در بنیانِ ما جانم حسین عطرِ جانبخشِ ضریحت بیقرارم کرده است کـربـلایت کـعـبۀ جانـانِ ما جـانم حسین خاک ایوانت دوای درد چشمانِ من است روضههایت ابرِ پُر باران ما جانم حسین پنجـرههای ضـریحِ تو ز دردم آشـناست صحن پاکت روضۀ رضوانِ ما جانم حسین اشکِ شبنم بر تنِ گلبرگِ عاشورا نوشت خونِ سرخت مشعلِ تابانِ ما جانم حسین هر کجا باشم نگاهم سمت و سوی کربلاست راهِ سبـزت تا ابد پیـمـانِ ما جانم حسین عشقِ تو یک عالمی را غرقِ مستی میکند روشن از رویت شبِ زندانِ ما جانم حسین با نگـاهِ نـافـذت دریـاب این درمـانده را مبـتـلایم ای شَهِ خـوبـانِ ما جـانم حسین دائماً ما را به گردِ شمعِ خود پروانه کن این تو و این خواهشِ چشمانِ ما جانم حسین آیههـای روشـنِ یاسـین و طـاهـایم تویی سورۀ فجری تو در قرآن ما جانم حسین ای تو آن حالِ خوش و آرامشِ دلهای ما بین تو حالِ بیسر و سامانِ ما جانم حسین زنـدگیِ با تو یـعـنی در مـسـیـرِ بـنـدگی ای که هم روحی و هم ریحانِ ماجانم حسین بیفـروغِ روی تو حاشا مرا عزّت مباد نـورِ توحـیدیِ تو عـرفانِ ما جانم حسین از ازل نام تو را بر جانمان حک کردهاند کـربـلایت آیت و برهـانِ ما جانم حسین تا که جسمت زیر و رو شد زیرِ نعلِ اسبها ریخت بر هم عالمِ امکانِ ما جانم حسین مأمنی جز کنجِ شش گوشه نداریم ای شَها! بشـنو اینک نالۀ هجـرانِ ما جانم حسین خشکیِ لبهای تو سرچشمۀ آبِ بقاست ای طبیب درد بیدرمـان ما جانم حسین تو هـمیشه میـزبانی چه شود با مـادرت یک شبِ جمعه شوی مهمانِ ما جانم حسین!
: امتیاز
|
مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام ( آغاز ماه مُحرّم )
ماه مـحـرم است و دلـم بـاغ پرپر است در چشم من، دوباره غمی سایهگستر است در قلب من، قـیامتی از کـربلای توست در چشم من، قیامتی از تیغ و خنجر است تو زنـدهای، حـقـیـقـت مـظـلـوم تـا ابـد! این مرگ سرخ، زندگی سبز دیگر است جانها فـدای نهضت سـرخ تو یا حسین! »هیهات منا الذله» تو را حرف آخر است این قصه نیست، معجزۀ سرخ عاشقیست »کز هر زبان که میشنوم نامکرر است«
: امتیاز
|
مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیهالسلام ( آغاز ماه مُحرّم )
اسیر هجرت نورم که ذرّه همدم اوست گل غریب نوازم که گریه شبـنم اوست مـگـو چـقــدر زیـادنـد ســائـلان حــرم که هر چقـدر بـیایـند باز هـم کـم اوست هـوای انـس عـزیزی به سیـنه دارم که ثـواب ما کـرم او، گـنـاه مـا غـم اوست همیـشه سیـنـهزن کـشـتـۀ عـطـشـنـاکـم سیاهپوش شهیدی که گریه مرهم اوست هر آن چه بود گذشت از فضیلت شب قدر نـگـاه مـا بـه شـب اوّل مــحـرّم اوسـت
: امتیاز
|
مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام ( آغاز ماه مُحرّم )
روشن آن چشم که در سوگ تو پُر نم باشد دلربا، نرگـس این بـاغ به شـبـنم باشد تا بدانند کـجـا بـزم عـزای تو به پاست دودِ آهِ دلِ عـشّــاقِ تـو پــرچــم بــاشـد دل حسینیه؛ نَفَس نوحه؛ تپش سینهزنیست دم بگـیـریم که عـمر هـمه این دم باشد به خدای حرم و کعبه قسم، ای حُجّاج! هر که مُحرِم به مُحَرّم شده، مَحرَم باشد آن که دارد غم عشق تو ندارد غمِ هیچ که نشاط دل عـالم، همه زین غـم باشد خانۀ تـنگِ دلـم نـیست شـبی بیمهـمان لحظهای نیست که دل بی غم و ماتم باشد مطـلـع « صائب تبـریـز» به یـادم آمـد آن که در شـیـوهاش اسـتاد مسـلَّم باشد: »گر صفای حرم کعـبه به زمزم باشد زمـزم اهل صـفـا دیـدۀ پُـر نـم بـاشـد»
: امتیاز
|
مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیه السلام ( آغاز ماه محرم )
نیت اگـر سـوختن به پای حـسین است طالب این اشـكها خُـدای حـسین است طبق روایت حُـسین كُـشـتۀ اشك است اشكی اگـر ریخـتم بـرای حـسین است در همه جا گـفـتگـوست از حـسنـاتـش در همه جا صحبت از وفای حسین است یك سر و گردن سر است از همه در حشر هركه سرش خاك زیرِ پای حسین است سر به هوا كِی شود از عشق مَجازی؟ آن كه سرش گرم در هوای حسین است چون حرمش عرش و روضهاش حرم اوست عـرش خدا خـیمۀ عـزای حـسین است جــامــۀ اِحـــرام حــاجــیــان مُــحــرّم پیـرُهـن مـشـكی عـزای حـسـین اسـت خـوب نـظر كـن به چار گـوشـۀ عـالـم هركه غریب است آشنای حـسین است خـرج عــزای حـسـیـن كن نَـفَـسـت را ای كه دَمِ گرمت از عطای حسین است نــیـــســتــم انـــدازۀ گــدایــی كــویـش گر كه به او وصلم از دعای حسین است مـنّـتی از پـرچـم كسی به سرم نـیست روی سـرم سـایـۀ لـوای حـسـین است آخرِ سر بـازگشت من به سوی اوست چون گِلم از خاك كربلای حسین است
: امتیاز
|
مدح و مناجات با سیدالشهدا علیه السلام ( مناجات اول جلسه)
سرد و بیروحم ببین دنبال درمان آمدم سر به زیر و روسیاهم من پشیمان آمدم بند دنیا بـودم و عـقـبی فـرامـوشم شده دور مانـدم از تو با حال پریـشان آمدم این هوای نفس من دارد زمیـنم میزند دستگـیرم باش آقـا بـین خـوبـان آمـدم دور گـشتم با گـناهانم ز تو، اما کـنون دلشکـسته هستم و با چـشم گریان آمدم با گـناهـانـم دلـت را من زیـاد آزردهام یک نگاهی کن که حالا بهر جبران آمدم سائلی دربه درم دارم به لب ذکر رضا در میان روضهها با اذن سلـطان آمدم یادم آمد آن شـبیکه از دم باب الجـواد حاجـتـم را گـفـتم و تا پـای ایـوان آمدم گفتم آقا کربلا میخـواهم از دست شما چشم وا کردم حریم شاه عـطشان آمدم پُر شد از شمشیر و نیزه قتلگاه و خواهری میدوید و ناله میزد ای حسین جان آمدم
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیهالسلام
شُهـرتِ ماست، مُـحـبّـانِ ابـاعـبدالله ریـزهخـواریم سَـرِ خـوانِ اباعـبدالله اشکِ ما از کَرمِ زینبِ او تأمین است تـا که هـسـتـیم پـریـشـانِ ابـاعـبدالله
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیهالسلام
شـکـر خـدا گـدای حـسـیـنـیـم تـا ابـد دنـبـال روضـههای حـسـیـنـیم تا ابـد جان تازه میکنیم به هر یا حسین جان دیــوانـۀ نـوای حــسـیــنـیــم تــا ابــد
: امتیاز
|
مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیه السلام ( مناجات اول جلسه)
ای آنکه نامت موجب شیدایی جبریل شد شبنم ز داغت رفته رفته جان گرفت و نیل شد اندازۀ عرش خدا، رفعت گرفت این خانهها روی زمین وقتی برایت روضهای تشکیل شد بی تو وجود واژۀ ایمان تماماً نقص داشت بین لهـوف تو اصول دین ما تکـمیل شد شرمنده باشد محتشم، چون واژهای در خور نداشت با بارگاه قـدس اگر بزم عـزا تمثـیل شد شرمندهام که اشکهایم مرهم زخم تو نیست شرمنده زهرا شود آن روضه که تعطیل شد درد ودوا یعنی غمت، دارالشفا یعنی دمت اعجاز عیسی با کمی از تربتت تأویل شد تو آیۀ نور علی نوری، به خاک افتادهای در زیر سم اسب ها از پیکرت تجلیل شد از زمزم چشمان خود هاجر کنارت اشک ریخت مرثیه خوانِ خشکی لبهای اسماعیل شد
: امتیاز
|
مدح و مناجات با سیدالشهدا علیه السلام ( مناجات اول جلسه)
ای فـیـض بیکـرانـۀ بیانـتهـا حـسین مشـق شب مـلائـکـه از ابـتدا حـسیـن دردانـۀ خـدایـی و ریـحان مـصـطـفی نور عـلـی و زادۀ خـیـر النـسا حـسین تو آشنـای هر چه غـریبی، ولی نبـود آقـا غـریبتـر ز تو ای آشـنـا حـسـین بایـد که پـا نـهـد به مـسـیـر گـدائیات آنکس که طالب است رود تا خدا حسین جـان بیتب تو سـمت مـداوا نمیرود ای بر تـمام درد دو عـالـم دوا حـسین در کـربلا نـوای لبم ذکر یا رضاست ذکـر لـبـم مـیـانۀ صحـن رضا حـسین گـردیـده زائـر حــرم عـرش کـبــریـا آنکس که زائر حرمت گشت یا حسین ای تو کریم و ابن کریم و اخ الکـریم بر دوش پاک تو عـلم مجـتـبی حسین مثل حسن تو هم به دلت داغ مادر است ای چون حسن غمینِ غم کوچهها حسین ای زخمی دوشنبه، به گودال رفتهای ای کـشـتۀ مـدیـنه و کـربـبـلا حـسـین از ما و از خدای تو بر پیکرت سلام صدها سـلام بر سر از تن جدا حسین جان ها فدای تو که فتادی ز روی اسب سر نیزه خوردهای تو ز بس بیهوا حسین
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیهالسلام
آن را که بین روضه فغانش نمیدهند در روضۀ بـهـشت مـکـانش نمیدهند هرکس مراقـب سخن خود نبوده است نام حـسـیـن را به زبـانـش نـمیدهـنـد چشمی که بر شـمایل نامحـرمان رسد بـر گـریـۀ حـسـیـن امـانـش نـمیدهـند هر کس که خرج شد به هوای غریبهها حال و هوای عشق به جانش نمیدهند هرکس سراغ خانۀ غیر از حسین رفت رنگی هم از بهـشت نـشانش نمیدهند قلـبـی که مـیتـپـد ز غـم سـم اسبهـا جز ضرب عشق در ضربانش نمیدهند آن پیـکـر مـقـطع الاعضاء و پاره را بـا سـم اسب ها هـیـجـانـش نـمیدهـنـد طفلی که تشنه بوده و از هوش رفته است با تیـر حـرمـله که تـکـانش نـمیدهـند یک دخـتـر سه ساله بهانه اگر گرفت نـاگـه سـر بـریـده نـشـانـش نـمیدهـند
: امتیاز
|
مدح و مناجات با سیدالشهدا علیه السلام ( مناجات اول جلسه)
با قـدومـت دل عُـشّـاق مُـعَـطَّـر فـرمـا خشکی سـاحـل چـشـمان مرا تَـر فرما هرچه دارم همه از سفره احسان شماست روزی نـوکـر خـود نـیـز مُـقَـرَّر فـرما آرزوی حـرم کـرب و بـلا کُـشت مـرا چَشم من را تو به شش گوشه مُنَوَّر فرما من مگر بیشتر از حاجت خود خواستهام؟ پس بـیا حـاجـت من نـیـز مُـقَـدَّر فـرما بـه تـنـم کـرده زیـادی سـر من ای آقـا "حُجَجی" وار شهیدم کن و بیسر فرما
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
در عـالـمِ خـیال، گـرفـتـم ضـریـح را دارالشفای حـضرت عـیسی مسیح را ماندم که من کجا و صفای حرم کجا؟! اصلا که راه داده به اینجا کـریهْ را!؟ تا آبـروی من نـرود پیـش زائـران… آن «اَظْهَرَ الْجَمیل»، صدا زد «قَبیح» را دست مرا که بست به ششگوشِ خویش، گفت من میخرم به حُـرّ حـرم هر شبیه را سَر دادهام که سَر بـشوید از تمام خلق وقـتش رسـیده یار شـوید این ذبـیح را حالا که حُرّی از حـرمم؛ کـربـلاییام کُـشتم درون خویش، گـدایی وقـیح را افسوس، تا کـبـوتر خوابـم پرید، بـرد رویای سبـزِ خـوابِ دخـیلِ ضریح را
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیهالسلام
دلـی دارم گـرفـتـارِ حـسین است گـدای کـوچه بـازارِ حسین است ز بس که مِهرِ او در سـینه دارم جهانم رنگِ رخسارِ حسین است
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
ای مــســیـح خـانـۀ طـه حـسـیـن یابن حـیـدر یابن زهـرا یا حـسین دست من کـوتاه مانـده از ضریح تو بگـیر این دستهایم را حسین خیر دنیا با تو مستی کردن است تو نـبـاشی مـرگ بر دنیا حسین! در تــمــام روزهــای زنــدگــیــم از هـمه خـسـتـه شـدم الا حـسـین از مــدیــنـه مـیروم تـا کــربــلا یا حسن گـفـتـم رسـیـدم تا حـسین غـرق بــودم در لـجـنزار گـنــاه هیچکس کـاری نکـرد اما حـسین روی من آغوش خود را باز کرد! ای کـس و کـار من تـنهـا حـسین مـن از الان بــاز دلتـنـگ تــوأم باز دعـوت کن مرا ایـنجا حـسین یک غریب و سی هزار اهل زنا نیـزهها کـند است! واویـلا حسین
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
در کوچه تو پرچم روضه به سرم خورد یک کاسه پُر خون غمت را جگرم خورد بـا ذکـر شـمـا تـا بـه خـدا اوج گـرفـتـم در موقع توبه پر فطرس به پرم خورد هر روضه که رفتم به درش دست کشیدم دستم ز همان کودکیم خاک حرم خورد شب سیـنه زدم صبح شدم اهل مناجات فیض شب روضه به نماز سحرم خورد هـرگـز نـرود پـشـت در خـانـه اغـیـار پایی که به فرش حـرم شاه کـرم خورد بـایـد بـشـود هر پـسـرش خـادم هـیئت! یک عمر فـقـط نان شما را پـدرم خورد شش دانگ دلـم خـورد بنام تو و زینب وقتی که به شش گوشۀ تو چشم ترم خورد گـفـتـند دل شیـعـه حـسـیـنـیۀ زهـراست نـاز قـدمش روی دل دربـه درم خـورد تقـدیر من از روضه تو قـامت خـم شد چون غصۀ تنها شدنت را کمرم خورد
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیهالسلام
رونق هر صبح و هر شام محرم شد حسین بازدم شد یا ابوفـاضل ولی دم شد حسین نـام او با هـر دل آشـفـتـه بـازی میکـنـد بهترین نقش و نگار روی پرچم شد حسین بارها گـفـتـم حـسـین و خـانـهام آبـاد شـد در دوعالم مظهر فیض دمادم شد حسین انبیا هرچه که دارند از حسین فاطمهست پس مسیحای خود عیسی بن مریم شد حسین خواسـتم تا که خدایم را ببـیـنم در سحـر ناگهان در قاب چشمانم مجسم شد حسین نه فقط از بندههایش دستگیری کرده است درد بیدرمان من را نیز مرهم شد حسین بـالحـسـینِ بـنـد را از پـای آدم بـاز کـرد باب تـوبه بر تمام خـلق عـالـم شد حسین نـام و یـاد او بـرایم شد مـفـاتـیح النجـات فارج الهم شد حسین و کاشف الغم شد حسین بـیگــمـان رب تـبـارک و تــعـالـی مـرا اسم بسیار است اما اسم اعظم شد حسین علت و معلول از این بهتر ندیده چشم من باعث و بانی هر بـاران نم نم شد حسین اشـبهالنـاس به زهـرای شهـیده شد حسن اشبهالناس به شخص مرتضی هم شد حسین هرکجا هم که روم حُسن ختامم کربلاست چون گـریز اکـثر مرثـیههـایم شد حسین تا مـبادا دشـمنـش را دست خالی رد کند محض دِرهم در دل گودال دَرهم شد حسین
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیهالسلام
به اذن حـضرت مـولا شدم کـبـوتر تو که بـال و پر بـزنم پای روضۀ سر تو چه طور خرج غمت جور شد کسی میگفت رسـیـده رزق حـسـیـنـیه از بـرادر تـو
: امتیاز
|
ذکرهای سقائی دهۀ اول محرم ، سبک ۴۹ ( ۷ شب)
پخش سبک حضرت قاسم ابن الحسن رخصتی از راهِ وفا ای عمو جان فدایت (۲) تا که شوم غرقه به خون در صفِ کربلایت با تن صد چاک ز میدان نمایم صدایت ای گلِ بشکفتۀ سرسبزِ باغِ ولایت (۲) ********** بند دوّم ********* قاسمِ گلگون کفن ای شمعِ بزمِ هدایت (۲) پاره بدن در یم خون، از چه گشته سرایت سوزم از اینکه نبود جرعه آبی برایت ای گلِ بشکفتۀ سرسبزِ باغِ ولایت (۲) **شعر از: محمد مسکین** ********** بند سوّم ********* ای گل خوش رایحۀ باغ عشق و شهامت (۲) قاسم گـلگـون کـفنم، مظهـر استـقامت گشته ز داغ تو به کرب و بلا چون قیامت نوگل باغ حسنم، نوجوان قاسم من (۲) ********** بند چهارم ********* رفتی و چون لاله به دل مانده داغ فراقت (۲) بهر شهـادت شده الگـو چنان اشتیاقت داغ تو برده ز عمویت دگر صبر و طاقت تازه نهال چمنم نوجوان قاسم من (۲) **شعر از: محمد رنگچیان** ******************* حضرت عـلی اکـبر********************* کوکب وقت سحرم اکبر ای اکبر من (۲) رفتی و خون شد جگرم اکبر ای اکبر من بیتو چه آمد به سرم اکبر ای اکبر من از چه خزانی گل من در بهار جوانی (۲) ********** بند دوّم ********* داغ تو آتش زده بر هستیام نازنینم(۲) از غم جانسوز تو بنگر چسان دل غمینم با دل خونین به سر جسم تو مینشیـنم از چه خزانی گل من در بهار جوانی (۲) **شعر از: صابر همدانی** ********** بند سوّم ********* ای مهِ تابندۀ افلاکِ ایمان علی جان (۲) آیـنۀ قـامتِ خـتمِ رسـولان، عـلی جـان کُشته شدی در ره یاری قرآن علی جان بیتو انیسِ محـنم، اکبرم اکبرِ من (۲) ********** بند چهارم ********* از ستم دشمن دون گشتهای ارباً اربا (۲) بر سر جسمت شده یکـباره خم قـدّ بابا عمهات از داغ تو اینسان شده ناشکـیبا لالۀ خونین کـفـنم، اکبرم اکبرِ من (۲) **شعر از: مجرد همدانی** ******************* حضرت علی اصغر********************* اصغر شیرین سخن ای کودکِ مه لقایم شـاهـدِ بــزمِ ازل و روز قـالـوا بـلایـم از تو مـزیّن شده اکنون صفِ کربلایم رایتِ کفواً احدی اصغر ای اصغرِ من(۲) ********** بند دوّم ********* سوزِ عطش بر دلت ای نازنین زد شراره (۲) میطلـبـی آبِ روان دم به دم با اشاره بر رخِ ماهت نگرم اشک همچون ستاره منبعِ فیض ابدی اصغر ای اصغرِ من (۲) **شعر از: سائل** *************** قحطی آب و مصائب شب تاسوعا **************** مُلک و ملائک ز چه با دیدۀ تر شد امشب؟(۲) فاطمه از غم ز چه با حال مضطر شد امشب؟ قحطی آب در حرم پور کوثر شد امشب شام گرفـتاری آل پیمبر شد امشب (۲) ********** بند دوّم ********* کرب وبلا شورشی از لشکر کوفیان است (۲) عترت خیرالبشر امشب به آه و فغان است سوز عطش با دل خون سهم این کودکان است وااسفا در نظر آشوب محشر شد امشب (۲) **شعر از: محمد مسکین** ******************* مصائب شب عاشورا ******************** زینبِ غمدیده نشین لحظه ای در برِ من(۲) زانکه بُوَد با تو دگر، این شبِ آخرِ من چون نگری با دل خون بر سنان این سرِ من ناله مکن پیش یتیمان تو همسنگر من (۲) ********** بند دوّم ********* شامِ دگر خفته به خون بنگری پیکرِ من هم بدن قـاسم و عـباس و هم اکـبر من باش تـسلای دل هـمسـر و دخـتـر من جانِ تو جانِ همه کودکان خواهرِ من (۲) **شعر از: محمد مسکین** ******************* مصائب شام غریبان ********************* در حرم محترم شاهِ لب تشنه کامان(۲) شمع و چراغی نبُوَد امشب از جورِ عدوان زینب غمدیده بود دل غمین و پریشان چون بود امشب، شبِ شام غریبان،غریبان(۲) ********** بند دوّم ********* خیمه آتش زده شد مأمن جمع نسوان(۲) کعب نی و آتش کین شد نصیب یتیمان زینبِ محزونه از این غم بُوَد دیده گریان چون بود امشب، شبِ شام غریبان،غریبان (۲) **شعر از: مجرد همدانی** ********** بند سوّم ********* گلشن دین نبوی، پرپر از جور عدوان(۲) جسم شهیدان همه افتاده بر خاک میدان رأس شهیدان همه بر نیزهها آه و افغان چون بود امشب، شبِ شام غریبان،غریبان (۲) ********** بند چهارم ********* سوخته از آتش کین، خیمۀ تشنه کامان(۲) زینب غمدیده به فکر یتیمان و طفلان هیچ پناهی نـبـود بر زنـان و یـتـیـمان چون بود امشب، شبِ شام غریبان،غریبان(۲) **شعر از: محمد رنگچیان** ****************** خروج اهل بیت از کربلا ****************** ای شهِ بییار ومعین، گو چه شد لشکرِ تو؟ گو چه شد عبّاسِ جوان، ساقی و یاورِ تو؟ با همه طفلان به اسیری رود خواهرِ تو خیز و نظر کن به من از غمگساری حسین جان (۲) ********** بند دوّم ********* گو به من از راهِ وفا، نوجوان اکبرت کو؟ غنچۀ نشکفتۀ باغِ ارم، اصغـرت کو؟ ناله کنان از غمِ تو، فاطمه مادرت تو میکنم از داغِ تو من سوگواری حسین جان(۲) **شعر از: محمد رنگچیان**
: امتیاز
|
ذکرهای سقائی دهۀ اول محرم ، سبک ۴۸ ( ۶ شب)
پخش سبک حر بن یزید ریاحی به محضرت رسیده عبد پُر از اشتباهی (۲) زِ حالـم ای عزیزِ زهـرا گواهی گواهی بـده به حـرِّ سرشکـسـته پـناهـی پـناهـی تو ملجاء و امید هر نادم پر گـناهی (۲) ********** بند دوّم ********* امید بخشش از تو دارد شها رو سیاهی (۲) به این غلامت از وفا کن نگاهی نگاهی کـنون بـده نجـاتـم از این تبـاهی تـباهـی تو ملجاء و امید هر نادم پر گـناهی (۲) **شعر از: مجرد همدانی** ********************* حضرت علی اکبر ********************** زِ خیمه میرود به میدان شبیهِ پیمبر(۲) گـلِ ریاضِ فـاطمه سـروِ بوستان حـیدر دعای اهل خیمهها شد در آن لحظه یکسر خدا کند به خیمه رجعت کند بارِ دیگر(۲) ********** بند دوّم ********* خدا کند که اکـبر از جنگِ کـین فاتح آید مگر که وصلِ اکبرم عقده از دل گشاید دعـا کـنم که دست حق یـاری تو نـمایـد خدا کند به خیمه رجعت کند بارِ دیگر(۲) **شعر از: صابر همدانی** ******************** قحط آب (شب تاسوعا) ******************** زِ حالِ تشنگان عمو جان گواهی، گواهی (۲) به کـودکانِ بیمعـین کن نگاهی، نگاهی تو در حرم بگو به اصغر چه خواهی؟ چه خواهی؟ که غیرِ تو دگر ندارد پناهی، پناهی (۲) ********** بند دوّم ********* به خـیمه گه نگـاه مـادر فـتاده به اصغر که از عـطش فـتاده در خیمهها آذر، آذر نما تو فکـر چارهای ساقی و میر لشکر توئی امـیـد کـودکـان ای بـرادر، بـرادر **شعر از: مجرد همدانی** ******************** مصائب شب عاشورا ********************* ز کربلا به ماسوا، میرود بانگ ناله (۲) گـل امید کـودکان، گـشته پرپـر چو لاله به ماه روی تشنگان، درد و غم بسته هاله که زینبش ریزد اشک محن ژاله ژاله (۲) ********** بند دوّم ********* دگر ز سوز تـشنگی از جهان دل بریده ز ترس بیبـرادری رنگ زینب پـریـده ز زندگی از این مصیبت نگر دل بریده شب وداع ما برادر حسین جان رسیده(۲) **شعر از: مجرد همدانی** ********************** وداع سیدالشهدا *********************** زِ خیمه میرود به میدان شهِ تشنه کامان (۲) به گردِ او مخدّراتِ حرم مات و حیران گرفـته زینـبـش سر راه آن شاه خـوبـان بُوَد وداعِ آخـرینِ حسین و عـزیزان (۲) ********** بند دوّم ********* سکـینه گفـته با پدر با دو چشمان گریان مرو که بیتو میرود از تنِ عالمی جان و یا بیا به شهر یثرب مرا باز و گردان بُوَد وداعِ آخـرینِ حسین و عـزیزان (۲) **شعر از: صابر همدانی** ******************* خروج اهل بیت از کربلا ******************** برادرا ببین زِ کویت روم دل پریشان (۲) شدم زِ جورِ کوفیان خونجگر ای حسین جان بدون تو چسان روم کـوفه و شام ویران بگو که بیتو چون کنم با عزیزان و طفلان؟(۲) ********** بند دوّم ********* تو پاره پاره پیکرت مانده در این بیابان (۲) من شکسته دل ز داغت شدم زار و نالان چسان شـوم تـسلـیّ خـاطـر این یـتـیـمان بگو که بیتو چون کنم با عزیزان و طفلان؟(۲) **شعر از: مجرد همدانی**
: امتیاز
|